۷۷۷۰۵۹۴۲

افسانه اسکندر مقدونی…

70.000 تومان

نویسنده : کاظم سلطانی(ا.س)

نوع اثر : تاریخی

نوبت چاپ : اول

تعداد صفحات : ۹۸

سال نشر : ۱۳۹۹

شابک : ۹۷۸-۶۲۲-۹۶۴۱۲-۶-۲

درباره افسانه اسکندر مقدونی : چند قرنی است که اسکندر مقدونی را چون چماقی بر سر ما ایرانیان می کوبند و ما را تحقیر می کنند. عظمت سرزمین ما و شکوه مردان هخامنشی را به سخره می گیرند و زیر سوال می برند. دروغ آنها چنین است : شخصی بنام اسکندر مقدونی از آن سوی دنیا آمد، داریوش سوم را کشت، ایران را به تصرف خود درآورد و تخت جمشید را به آتش کشید. دشمنان ما این دروغ را ترویج داده اند آن گونه که بسیاری از سر ناآگاهی آن را پذیرفته و در ترویج آن میان نسل های این سرزمین کوشیده اند. در طی شصت سال گذشته، مردانی وطن پرست قد علم کرده اند و برای زدودن این دروغ از چهرۀ ایران، کوشش ها نمودند. سعی آنها برای این بود تا ثابت کنند اسکندر مقدونی دروغی بزرگ است که به تاریخ ما الصاق شده تا ملتی بزرگ را حقیر و کوچک سازد. کتابی که برابر شماست، شامل دو بخش است. ۱ – بازگشایی افسانه اسکندر مقدونی ۲ – اسکندر هخامنشی در این کتاب کوچک به مواردی برای رسوایی دروغ گویان پرداخته شده است. نویسنده این کتاب، بین سالهای ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۳ در مجلۀ « در آستانۀ فردا » به مدت ده سال برای پاک کردن این دروغ، از تاریخ ایران کوشش های فراوانی کرده است. بسیاری دیدگاه او را پذیرفتند و بسیاری بخاطر منافع فردی آن را رد کردند. این کتاب نخستین دفتر است که تقدیم وطن پرستان واقعی می شود. هخامنشیان و پادشاهانش ، جهان باستان را در اختیار داشتند. تمدن و فرهنگ را آنان پایه گذاری کردند و غرب که نمی خواست بپذیرد تمدن کنونی جهان مدیون ایرانیان است به همین دلیل با جعل تاریخ و دستکاری در وقایع تاریخی، برای فرو گوفتن بزرگی ایرانیان ، افسانۀ اسکندر مقدونی را آفریدن و با نوشتن دهها کتابِ سراسر دروغ و نیرنگ و ساختن فیلمهای سینمایی و مستندهای فراوان، آن را به عنوان واقعیت تاریخی به همگان حتی ایرانیان قبولاندند. در دهۀ ۱۳۷۳ انتشار مجلۀ « در آستانۀ فردا » این سکوت را شکست و عده ای از جوانان وطن پرست با راه اندازی این مجله، بر این دروغ حمله ور شدند. اینک این آتش نهفته دوباره شعله ور می شود تا افسانۀ منحوس و زشت و دروغین اسکندر مقدونی را که سایۀ شوم آن سالهاست بر سر ملت ایران افتاده است را به زباله دان تاریخ بیفکند تا ایرانیان بدانند و آگاه شوند تخت جمشید به دست اسکندر نامی، ویران نشده است. تا بدانند سلسلۀ هخامنشیان توسط یک بیگانه دروغین فرو نپاشیده است. این کتاب می تواند به آنانی که خون نیاکان شان در رگ هایشان جاری است، راه را نشان دهد. سر نخ هایی برای دست یابی به حقیقت در اختیارشان گذارد تا این بت دروغین غرب را فرو بریزند. باید با عزمی جزم، کمر همت بست تا عظمت از دست رفته را بازیافت. درود بر نیاکان پرشکوه ما ، درود بر آنانی که با عشق به ایران نفس می کشند و می کوشند تا خورشید حقیقت بر تاریکی های جهل و نادانی بتابد.