می خواهم بهترین نویسنده دنیا باشم
یک جایی روی چیزی که همیشه کنارتان است تاریخ امروز را ثبت کنید و با خودتان قرار بگذارید که از امروز تا پنج سال دیگر
یک جایی روی چیزی که همیشه کنارتان است تاریخ امروز را ثبت کنید و با خودتان قرار بگذارید که از امروز تا پنج سال دیگر
نوشتار با کیفیت هرگز در چرک نویس اولیه ظاهر نمی شود. نوشتار با کیفیت تنها زمانی بدست می آید که کارتان را ویرایش کنید. ویرایش
وقتی کسی پا به دنیای نویسندگی می گذارد و شروع به نوشتن می کند چه بخواهد و چه نخواهد سه تعهد به سوی او گام
آموختن هنر خصوصا هنر داستان نویسی نیازمند وقت و توجه خاصی است چرا که در شکل گیری جهان بینی و افکار انسان دوستانه فرد، تاثیری
وقتی نویسنده ای بعد از زحمات فراوان موفق به چاپ کتابش می شود، با شور و شوق بسیار انتظار دارد دوستداران کتاب، اثر او را
هانس کریستین آندرسن، از کودکی قیافه ای زشت و کریه داشت بطوری که همسالانش او را مسخره می کردند. این تحقیر چنان روحیه او را
جمله شگفت انگیزی است که شما را در برابر هر آنچه که مانع دست یافتن به هنر نویسندگی می شود، نیرو می دهد چرا که
در بیشتر رمانهای ایرانی که در طی بیست سال اخیر (حداقل بیست سال) نوشته شده است عنصر عشق نقشی اساسی داشته است که این به
پرسش خوبی است خصوصا که حجم کتابهای موجود ،آنقدر زیاد است که اگر عمر نوح هم داشته باشیم قادر به خواندن همه آنها نخواهیم بود.
مسلما بین اصول داستان نویسی و هنر داستان نویسی تفاوت هایی وجود دارد. اولی مبتنی بر اصولی است که در دوران باستان تاریخ، ابداع و
ما در زمانه ای زندگی می کنیم که مردم آن به انگیزه مسلک هایی حقیر و وحشیانه، عادت کرده اند که از همه چیز ننگ
گفت و شنودی است بین چنگیز آیتماتف و وایرام تراود گودچکه که اولی داستان نویسی است مشهور و اهل قرقیزستان و دومی منتقد ادبی از
نوشتن رمان فقط به این منظور که خواننده بتواند چند ساعت لذت بخش را بگذراند، برای نویسنده کار جلف و سبکی است. این گونه نوشته
آیا زندگی هر کسی این قابلیت را دارد که بدل به یک داستان بلند یا رمان شود ؟ جواب مثبت است. بله زندگی هر انسانی
سه سال پیش یک روزنامه نگار فرانسوی بنام “ژرژ پلیمتون” که از دوستان نزدیک “ارنست همینگوی”، نویسنده فقید آمریکا، بود مصاحبه ای با او به
الهام گرفتن از آثار نویسندگان دیگر، نه عیب است و نه نشانه ضعف. امری است معقول و منطقی که برای همه رخ می دهد و
پرهیز از روزمره گی در داستان آفت بزرگی است که سایه آن به مدت دو دهه است بر سر ادبیات داستانی ما افتاده است. نگارش
گستره تخیل آدمی همچون جهانی است که در آن زندگی می کنیم. دنیای نویسندگی را نه پایانی هست و نه انتهایی. زمانی که شما پا
بارها پیش می آید که باید قطعه ای را سر کلاس درس بخوانیم یا مطلبی را از کتاب برای دوستان یا گزارشی برای شخصیت برجسته
همیشه برای کسانی که علاقمند و دلبسته به داستان نویسی هستند، این پرسش مطرح می شود که چگونه بنویسم؟ چطور بنویسم ؟ پرسشی است معقول
علاقمندی به کتاب خواندن را باید از کودکی به بچه ها آموخت. از زمانی که هنوز خواندن را نیاموخته است. باید او را در نخستین
آیا شما در این لحظه هدف های زندگی خود را به وضوح در نظر دارید؟ از خود بپرسید: پنج سال بعد چه خواهم کرد؟ ده
اختراع خط، انقلاب اول بشر بود، اختراعی که به او کمک کرد اندیشه ها و آموخته ها و درکش را از جهان پیرامونش ثبت کند.
یک جایی روی چیزی که همیشه کنارتان است تاریخ امروز را ثبت کنید و با خودتان قرار بگذارید که از امروز تا پنج سال دیگر
نوشتار با کیفیت هرگز در چرک نویس اولیه ظاهر نمی شود. نوشتار با کیفیت تنها زمانی بدست می آید که کارتان را ویرایش کنید. ویرایش
وقتی کسی پا به دنیای نویسندگی می گذارد و شروع به نوشتن می کند چه بخواهد و چه نخواهد سه تعهد به سوی او گام
آموختن هنر خصوصا هنر داستان نویسی نیازمند وقت و توجه خاصی است چرا که در شکل گیری جهان بینی و افکار انسان دوستانه فرد، تاثیری
وقتی نویسنده ای بعد از زحمات فراوان موفق به چاپ کتابش می شود، با شور و شوق بسیار انتظار دارد دوستداران کتاب، اثر او را
هانس کریستین آندرسن، از کودکی قیافه ای زشت و کریه داشت بطوری که همسالانش او را مسخره می کردند. این تحقیر چنان روحیه او را
جمله شگفت انگیزی است که شما را در برابر هر آنچه که مانع دست یافتن به هنر نویسندگی می شود، نیرو می دهد چرا که
در بیشتر رمانهای ایرانی که در طی بیست سال اخیر (حداقل بیست سال) نوشته شده است عنصر عشق نقشی اساسی داشته است که این به
پرسش خوبی است خصوصا که حجم کتابهای موجود ،آنقدر زیاد است که اگر عمر نوح هم داشته باشیم قادر به خواندن همه آنها نخواهیم بود.
مسلما بین اصول داستان نویسی و هنر داستان نویسی تفاوت هایی وجود دارد. اولی مبتنی بر اصولی است که در دوران باستان تاریخ، ابداع و
ما در زمانه ای زندگی می کنیم که مردم آن به انگیزه مسلک هایی حقیر و وحشیانه، عادت کرده اند که از همه چیز ننگ
گفت و شنودی است بین چنگیز آیتماتف و وایرام تراود گودچکه که اولی داستان نویسی است مشهور و اهل قرقیزستان و دومی منتقد ادبی از
نوشتن رمان فقط به این منظور که خواننده بتواند چند ساعت لذت بخش را بگذراند، برای نویسنده کار جلف و سبکی است. این گونه نوشته
آیا زندگی هر کسی این قابلیت را دارد که بدل به یک داستان بلند یا رمان شود ؟ جواب مثبت است. بله زندگی هر انسانی
سه سال پیش یک روزنامه نگار فرانسوی بنام “ژرژ پلیمتون” که از دوستان نزدیک “ارنست همینگوی”، نویسنده فقید آمریکا، بود مصاحبه ای با او به
الهام گرفتن از آثار نویسندگان دیگر، نه عیب است و نه نشانه ضعف. امری است معقول و منطقی که برای همه رخ می دهد و
پرهیز از روزمره گی در داستان آفت بزرگی است که سایه آن به مدت دو دهه است بر سر ادبیات داستانی ما افتاده است. نگارش
گستره تخیل آدمی همچون جهانی است که در آن زندگی می کنیم. دنیای نویسندگی را نه پایانی هست و نه انتهایی. زمانی که شما پا
بارها پیش می آید که باید قطعه ای را سر کلاس درس بخوانیم یا مطلبی را از کتاب برای دوستان یا گزارشی برای شخصیت برجسته
همیشه برای کسانی که علاقمند و دلبسته به داستان نویسی هستند، این پرسش مطرح می شود که چگونه بنویسم؟ چطور بنویسم ؟ پرسشی است معقول
علاقمندی به کتاب خواندن را باید از کودکی به بچه ها آموخت. از زمانی که هنوز خواندن را نیاموخته است. باید او را در نخستین
آیا شما در این لحظه هدف های زندگی خود را به وضوح در نظر دارید؟ از خود بپرسید: پنج سال بعد چه خواهم کرد؟ ده
اختراع خط، انقلاب اول بشر بود، اختراعی که به او کمک کرد اندیشه ها و آموخته ها و درکش را از جهان پیرامونش ثبت کند.
یک جایی روی چیزی که همیشه کنارتان است تاریخ امروز را ثبت کنید و با خودتان قرار بگذارید که از امروز تا پنج سال دیگر
نوشتار با کیفیت هرگز در چرک نویس اولیه ظاهر نمی شود. نوشتار با کیفیت تنها زمانی بدست می آید که کارتان را ویرایش کنید. ویرایش
وقتی کسی پا به دنیای نویسندگی می گذارد و شروع به نوشتن می کند چه بخواهد و چه نخواهد سه تعهد به سوی او گام
آموختن هنر خصوصا هنر داستان نویسی نیازمند وقت و توجه خاصی است چرا که در شکل گیری جهان بینی و افکار انسان دوستانه فرد، تاثیری
وقتی نویسنده ای بعد از زحمات فراوان موفق به چاپ کتابش می شود، با شور و شوق بسیار انتظار دارد دوستداران کتاب، اثر او را
هانس کریستین آندرسن، از کودکی قیافه ای زشت و کریه داشت بطوری که همسالانش او را مسخره می کردند. این تحقیر چنان روحیه او را